سال شصت یک یا دو بود . جنگ بود و من در دبستان ابتدایی شهید منفرد بابلسر درس می خواندم مدرسه ما سر خیابانی بود که به قبرستان قدیمی شهر بابلسر می رفت و هر جوانی که در شهر در جبهه کشته میشد از این خیابان تشیع میشد و به منزل اخر می رفت و من یازده دوازده ساله  مرگ جوانهایی را میدیم که میانگین سنی اشان بین 18 تا 25 سال بودبا عکسهای سیاه و سفید که صاحبانشان به زحمت ریش و سبیل داشتند  ...مردمان ان روزگار با امروز فرق زیادی داشتند . هنوز خیلی چیزها معنی خودش را داشت و مثل امروز نبود که همه با همه چیز مخالف باشند و یا هرکس فقط به فکر خودش و سود مالیش باشد  . البته انزمان من این چیزها را نمی فهمیدم و تنها جای خالی جوانهایی بود که با گلایل و حجله جای خالیشان را گرامی میداشتند انوقتها بمن میگفتند جنگ جدایی میاورد تلخی دارد داغ مادارانی دارد که فرزندانشان را در عنفوان جوانی برای انقلابی داده اند که قرار است برایشان عدالت سرفرازی و بهروزی بیاورد 

صادق هدایت میگوید :تاریخ تکرار میشود چون بیشرفی و پدرسوختگی های بشر تکرارمیشود . این روزها با دیدن اخبارحس ترس تمام وجودم را فرامیگیرد و تمام خاطرات تلخ بچگی برایم زنده میشود . انروزها نیازی به برگزاری سمینار* اقتصاد مقاومتی *و در بوق و کرنا کردنش نبود ،همه مردم حس میکردند به سرزمینشان تجاوز شده و همه سعی میکردند تا با گوشت و پوست از داشته هایشان دفاع کنند اما امروز، دیگر از این خبرها نیست . امروز ما دیگر چنین حسی را نداریم و میدانیم دنیا در برابر زیاده خواهی های ما ایستاده . نمیدانم چرا اما انگار همه ی ما را خواب برده است . صدای پای جنگ و گرسنگی و قحطی بوضوح شنیده میشود . یادمان باشد در جنگ پیش رو دنیا تا مرز ویرانی  کشورما پیش خواهد رفت ، اگر غرب تا دیروز در تحریم ها حواسش به رفاه مردم بود امروز حتی اجازه فروش نفت در برابر غذا را نمیدهد و شاید میخواهد با چنین تحریم هایی بما بفهماند دارد بجای ما جلوی دولت زیاده خواه می ایستد و میخواهد بما بفهماند هیچ گربه ای در راه رضای خدا موش نمیگیرد و تاوان انرا تک تک مردم این سرزمین پرداخت خواهند کرد . وقتی کمبود یک قلم مرغ چنین مردم را به هول و هراس می اندازدو قیمت گوشت انقدر بالاست که ته مایه تمام خبرهای شبکه های اجتماعی  نقل قول سلبریتی کم عقل  این سرزمین میشود و در ماهایی اینده این اصلا  عجیب نیست که  کمبود نیاز های اولیه غذایی  و دارویی مملکت را تا مرز فروپاشی پیش ببرد.

راستش من نمیدانم چه باید کرد اما امیدوارم هرکدام از ما باور کنیم  جنگ جز نابودی و مرگ و یاس چیزی بهمراه ندارد . اگر دیروز جنگ تمام بچگی های ما را گرفت و باعث جدایی های بسیار شد ، دلیلی نیست که ازموده را دوباره و بسیار سخت تر بیازماییم .کاش فقط یکبار به خودمان برمیگشتیم و به جای لحظه شماری برای ثبت نام خود رو در سایت ایران خودرو یا هر کوفت دیگری به خودمان فکر میکردیم که اگر ما درست شویماگر آگاه باشیم  اگر اندیشه هایمان درست شود دیگر هیچ کسی سرنوشت مارا رقم نمی زند و نگران استعفای هیچ وزیر خارجه دورویی نیستم که افتخارش رنج کشیدن برای مردمی دور در سرزمینی دور باشد نه درد مردمی که در کردستان کولبرندتنهاو بدبخت یا اطراف چاه بهاردر فقر و بدبختی تنگدستی دست و پا میزنندویا بیمارند در بیمارستان میلاد با داروخانه ای که اعتبار تامین داروهای اولیه را بیماران بی بضاعتش نداردو یا در پایتخت هزار رنگ ایران تهران مردانی که  با هزاران بدبختی ونا امیدی در اسنپ کار میکنند برای لقمه ای نان .... در اخر به قول استاد # ناصر خسرو قبادیانی:

چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید 

گفتا زکه نالیم که از ماست که برماست