-
لاله هیجده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:25
درکِ دوست داشتنِ تو مانندِ شاعر شدن یک پُروسهی زمان بَر است. نمیشود در یک روز وُ شب تو را شناخت، دوستت داشت، خیابان ها را قدم زد، دست کرد بر موهای پُشتِ سرت و لطافتِ پوستت را در حافظهی خستهی سرانگشتها ثبت کرد. جریانِ فهمِ دوست داشتنت شبیهِ سیگار که باید سی سال کشید تا به خس خس افتاد، باید میلیونها دقیقه زندگیات...
-
لاله هفده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:22
کانال های انرژی چیست؟ در سراسر تاریخ، مناطق خاصی به عنوان راهنما، خصوصاً به سوی حالاتی از آگاهی به ثبت رسیده است. معمولاً این مناطق دارای خصوصیات بسیار ویژهٔ طبیعیاند. مثلاً اینکه همیشه به طرزی وصفناپذیر زیبا هستند. این مکانها ممکن است آبشار یا جنگلهای وسیع و سرسبز با درختان سر به فلک کشیده و یا ممکن است از...
-
لاله شانزده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:12
چیزی در تو عجیب است شبهای حزن انگیز کویر را دوست داری به عشق یک ستاره صاعقه را برای باورت به ابر برگ را به عزتِ خاطره ی پائیز از بهار من را به خاطرِ عطرِ موهای پریشانم که آنچنان عجیب در هوای تو میپیچد که کویر را عاشقِ ستاره میکنی باران را مهمان ابر و برگ را سهمِ دسته گلی در دستهای من نیکی فیروزکوهی
-
لاله پانزده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:08
مادربزرگم یه جزیره داشت .. چیز با ارزشی توش نبود ، در عرض 1ساعت میتونستی کل جزیره رو بگردی ، ولی واسه ما مثل بهشت بود. یه تابستون رفتیم به دیدنش و دیدیم که جزیره پر شده از موش. با یه قایق ماهیگیری اومده بودند و خودشون رو با نارگیل سیر میکردن. خوب حالا چطور میشه از شر موش ها توی یه جزیره خلاص شد...مادر بزرگم اینو بهم...
-
لاله چهارده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:03
شاید از رابرت دنیرو و آلپاچینو هیچی یاد نگرفته باشم ولی... از مایکل کرلئونه یاد گرفتم: به دوستام نزدیک بشم و به دشمنام نزدیکتر از تونی مونتانو یاد گرفتم: همیشه راست بگم حتی موقع دروغ گفتن از جیمی کانوی یاد گرفتم: دهنمو ببندم و دوستمو لو ندم از فرانک اسلاید یاد گرفتم: زنها موجودات عجیبی اند و حتما خدا یک نابغه بوده از...
-
لاله سیزده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 21:01
(هانیه توسلی): فکر کنم ایراد از منه. گدایی هم یه جور عشقه. گدایی عشق که از همش بدتر. وقتی فکر می کنم، می بینم به همه چی پشت پا زدم و زندگی مو گذاشتم سر یه قراری که... تو می گی من سبک شدم؟ استاد (مهدی احمدی): خب... عشق آدمو سبک می کنه، ولی سبک نمی کنه. رویا: نمی فهمم چی می گی. استاد: عشق باعث شده تو بابت یک کلمه حرف،...
-
لاله دوازده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 20:58
مصاحبه با سیمون دوبووار! *در «خون دیگران» و «همه میمیرند» شما به مسأله زمان پرداختهاید. آیا در این زمینه تحت تأثیر «جویس» یا «فاکنر» بودهاید؟ - نه، این مسأله یک دغدغه شخصی بود. من همیشه عمیقا نسبت به گذر زمان آگاه بودم. همیشه فکر میکردم پیر شدم. حتی در 12 سالگی فکر میکردم 30 ساله شدن چقدر بد است. حس میکردم چیزی...
-
لاله یازده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 20:50
؛ هیچ پدیده ای به اندازهء دین اخلاق جامعه را به زوال نمی کشاند. چون دین رعایت اخلاق را به تکلیف دینی مبدل می کند و این بزرگترین ضربهء دین به اخلاق است. به عبارت دیگر؛ به جای اینکه دین در چهارچوب اخلاق باشد، اخلاق تحت تاثیر دین قرار می گیرد و اخلاق دینی را جایگزین می کند که گاهی می تواند هیچ شباهتی به اصول اخلاقی...
-
لاله ده
یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394 20:49
بهتر از شراب چیزی نداریم ابوالعینا گفت: من و سفیر روم نزد متوکل بودیم. شراب آوردند. سفیر گفت: چگونه است که شراب و گوشت خوک بر شما حرام شده است و شما شراب می آشامید ولی گوشت خوک نمی خورید؟ گفتم: چون ما بهتر از گوشت خوک، گوشت بره را داریم و آن را می خوریم، اما بهتر از شراب چیزی نداریم که جای آن بگذاریم، به همین دلیل...
-
لاله نه
جمعه 20 بهمنماه سال 1391 18:41
... از اصــــــول معتبر زندگی لنی این بود که هر وقت با چیزی مخــــــالف بود بگوید موافقــــــم. چون کسانی که عقاید احمقانه شان را ابراز میکنند اغلب بسیار حساسند. هــــــــــــر قدر عقاید کسی احمقانه تر باشد کمتر باید با او مخالفت کرد. باگ میگفت حمــــــــــــاقت بزرگ ترین نیروی روحانی تمامِ تاریخ بشر است. میگفت باید...
-
لاله هشت
جمعه 20 بهمنماه سال 1391 18:33
اگر فکر میکنی روزهایت ، روزهایمان آرام خواهد گذشت و بی تلاطم ، اشتباه کرده ای. آسمان عشق آبی است ولی آفتابی نیست . عادت به کویر که داشته باشی میدانی شبهایش سرد است ولی پر ستاره. و اگر فکر میکنی عاشق ، عشقش را که داشته باشد دنیایی را دارد ، اشتباه کرده ای. آدم عاشق ، تنهاترین است . چه در کنار یار ، چه در خیال...
-
لاله هفت
جمعه 8 دیماه سال 1391 14:42
درد فقط باید تحملش کرد و امیدوار بود که خودش از بین بره و امیدوار بود که زخمی که باعث اش شده خوب بشه هیچ راه حلی نیست هیچ جواب ساده ای نیست آدم فقط نفس عمیق می کشه و صبر میکنه تا فروکش کنه بیشتر وقتها درد رو میشه کنترل کرد اما بعضی وقتها درد وقتی میاد سراغت که اصلا انتظارشو نداری می خوره به همه وجودت و بالا هم نمیاد...
-
لاله شش
دوشنبه 4 دیماه سال 1391 20:54
پازلها انواع و اقسام مختلف دارند بعضی ها تصاویر معمولی اند با قطعات بزرگ معمولا فقط برای بازیند ووقتی بهم می ریزند سریع درست میشوند و خیلی با ارزش نیستند بعضی ها هم تصاویر زیبایی هستند با قطعات کوچک وزیاد اینها معمولا قابهای گرانقیمتی میشوند و به دیوار نصب میشوند اگر بهم بریزند به راحتی هم درست نمیشوند مردها هم مثل...
-
لاله پنج
شنبه 25 آذرماه سال 1391 21:50
میان اینهمه زیبا روی با چاقوهای تیز و سیبهای خونآلود چرا منتظر باشم مرا عاشق شوی؟ که من زلیخای پیر این شهرم آوارهی کوچهای که باری عبورش کردی آیدین پورضیایی
-
لاله چهار
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1391 22:54
گاهی دلم می خواهد شادترین لوند ترین رهاترین زن دنیا باشم با لباسی سرختر از عشق جامی باده ناب و عشقی که در ذره ذره وجودم موج میزند دیوانه کنم دیوانه باشم
-
لاله سه
سهشنبه 21 آذرماه سال 1391 23:16
شاگرد معمولی بودن. قیافه معمولی داشتن. دونده معمولی بودن، نقاش معمولی بودن، دانشجوی معمولی بودن، نویسنده معمولی بودن، معمولی ساز زدن و معمولی رقصیدن و معمولی جشن عروسی بر پاکردن، معمولی مهمانی دادن، فرزند معمولی داشتن و دوست دختر و پسر معمولی پیداکردن. منظورم از " معمولی" همان است که عالی و ایده آل و منحصر...
-
لاله دو
دوشنبه 20 آذرماه سال 1391 02:42
"دنیا نمی ترسد از اینکه مترسکش ، عاشق کلاغ بشود و مزرعه را به باد بدهد. نمی ترسد از اینکه نرگس های کوهی، دل ببندند به مرد گلفروش و دشت هایش عریان بشود. دنیا نمی ترسد از مهر بی امان باران به خانه ای که عاقبت سیل می بردش.. حتی نمی ترسد که دل زمینش برای یک شهر بلرزد و هر چیزی را در قلبش فرو ببرد. اما آدم می ترسد. می...
-
لاله یک
یکشنبه 19 آذرماه سال 1391 14:22
امروز صبح اول خیابان 16 متری تو بزرگراه رسالت پیرزنی ارمنی فقیری را دیدم در نور افتاب روی پله کنار خیابان نشسته بود و سیگار میکشید لبخند می زد با تمام وجودش وقتی با تمام ذهن اشفته ام به او نگاه کردم حس عجیبی داشتم و به او حسادت میکردم به کسی که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت و با سیگارش و نور آفتاب کمرنگ صبحگاهی در...