لاله سیاه

لاله سیاه

Black Tulip
لاله سیاه

لاله سیاه

Black Tulip

لاله شصت و پنج

خبر خیلی ساده در زیرنویس شبکه ایران اینتر نشنال دیده شد دکتر مظفر ربیعی متخصص بیهوشی و رییس پیشین دانشگاه علوم پزشکی بابل در اثر کرونا فوت کرد مثل 1200 یا بیشتر مبتلا مورد کرونا ...ولی براین من یک خبر ساده نیست یک تلخی و غم  عجیبی است شاید بگویید که چون کسی را که می شناسی فوت کرده کرونا مهم شده ولی ربطی به کرونا ندارد به تکه های از زندگی ربط دارند که میشود نوستالژیا میشود خاطرات جادویی میشود کودکی 

من برعکس دوران بزرگسالی در  بچگی  کودک سالمی نبودم هوای مرطوب شمال و بارانی  که بیشتر وقتها باعث میشد ما خیس به مدرسه برسیم باعث سرماخوردگی برونشیت گلو درد چرکی مشکلات عجیب غریب گوارشی که باعث میشد من بطور همیشگی  به دکتر بروم و در شهر کوچک ما سه تا چهار دکتر عمومی برای طبابت  بیشتر نبودند  که خوب من بیشترین مراجعه را به دکتر ربیعی داشتم علاوه براین دوستی قدیمی پدرو عمو با آقا بزرگ برادر دکتر و خود دکتر و و همکار بودن و دوست بودن مادر و زنمو با همسر و زن آقابزرگ ((محترم جون)) و خواهرهای دکتر باعث میشد که این رابطه نزدیکتر و صمیمیتر باشد مهمانی ها و افطارها و شب نشینی ها و شیطنتهای ما و کنار هم بودنها ...و بچه های که تفاوت سنی زیادی نداشتند واوج شیطنتها  قصه گوش کردن و اذیت کردن پدر و مادر و معلمها بود 

و غذاهای شمالی کتلت بابلی سوسه کباب  مرغ ترش و هزاران بو و طعم و مزه با بارانهای پاییز و زمستانهای سرد و مهمانهایی که به خاطر جنگ برق قطع میشود و مادور چراقهای نفتی و گازی جمع میشیدم و فکر میکردیم قسمت بعدی سریال سالهای دور از خانه چه میشود و اوشین چه بلایی سرش می آید و یا پسر شجاع ویا رامکال  و

و دکتر همیشه آرام و متین بود و ساکت و به سرو صدای همه ما میخندید او همیشه کمک حال ما بود حتی اگر شبی نصفه شبی کسی بیمار میشد همشهریها و هم محلیها میتوانستند به او زنگ بزنند و او شبانه به بالین مریض به خانه اش می رفت همانطور که بارها برای خانواده ما اینکار را کرده بود و حس امنیتی  که ما تا همیشه مدیونش هستیم 

تکه های شاد و زیبایی بیخیالی و کودکی همان زمانها که فکر میکنی دنیا همیشه ارام و بی دردسر است و تواگر درس بخوانی شاگرد اول باشی و دکتر بشوی اینده طلایی داری که همه جوره  همه چیز عالی و خیره کننده است ولی بعدها می بینی که  دنیا و سیاستهایش خیلی خیلی بیرحم تر از اینست که دست از سر تو بردارد و نگذارد که در امنیت و آسایش زندگی کنی ...

سال گذشته عید در کنار رودخانه بابلسر یک صبح زود دکتر را دیدم با شور و نشاط یک جوان در حال دویدن و ورزش کردن بود پنجم فروردین در یک صبح بهاری در یک هوای باران زاده  سالم و آرام و مطمین می دوید  ...وشاید  نه من نه او انروز فکرش را نمی کردیم  که اول فروردین امسال نباشدو صبح زود بهار ورزش نکند و به جایش دوم فروردین اول صبح   مادر و پدرم با گریه های بلند به آقا بزرگ و محترم جون زنگ بزنند و با گریه تسلیت بگویند از دور ...نه ترحیمی نه ختمی نه بغلی نه آغوشی  ونه تشیع و وداع آخری 

قرار بوده که ما هیچ چیز نداشته باشیم حداقل امنیت داشته باشیم چرا نداریم ؟ می دانم که بعضی از مردم ما مردمانی متعهد نیستد در خانه نمی مانند و سفر میروند اینحرفها و لی بقیه ماجرا ها چی همیشه همه جا مردم مقصرند مردمی که میدانیم خیلی از آنها بین درست و غلط سالهاست  گیر کرده اند  ...کسی حق سوال پرسیدن دارد آیا ؟؟؟ و اینکه یک سوال دیگر به سوالهای ذهن درگیر من اضافه شد و می دانم این سوالهای بی پاسخ ذهن و روح مرا مثل خوره مثل جذام می خورد 

مرگ حق است به قول# سیمون دوبوار همه می میرند ولی چرا دکتر ربیعی به مرگ طبیعی نرفت با یک ترحیم و تشیع در خور احترام و شخصیتش ؟؟

چرا دکتر # فریبرز رییس دانا با کرونا رفت؟

چرا پروازهای ماهان کنسل نشد؟

چرا قم قرنطینه نشد؟

چرا قبل انتخابات و راهپیمایی 22 بهمن  اطلاع رسانی نشد؟

چرا ماسک و مایع ضد عفونی کننده نیست ؟

چرا به هواپیمایی اکراینی شلیک شد آن هم دوبار؟؟؟

چرا جعبه سیاه تحویل داده نشد؟

چرا دکتر #کاووس سید امامی جانباز جنگ  و فعال محیط زیست در اوین کشته شد؟

چرا #نیلوفر بیانی در زندان است و اوکه فقط یک فعال محیط زیست است؟ و نسرین و نرگس و آتنا به چه جرمی؟

چرا 1500 نفر در آبان کشته شدند به چه گناهی ؟

چرا هزاران نفر دیگر در زندانند به چه جرمی؟

چرا ستار بهشتی کشته شد  او که فقط یک وبلاگ نویس ساده بود؟چرا پویا بختیاری  تیر خورد  او که عاشق سفر و آهنگهای الویس پریستلی بود؟چرا محسن محمد پور کارگرو دانش آموز کشته شد  مظلوم با آن نگاه معصومانه ؟

و هزاران چرا که نه کسی پاسخ می دهد و نه مسوولیتش را می پذیرد و نه جوابگو است و اینجاست  فکر می کنم باید همه ما دادخواهی کنیم و عدالت خواهی را ...وباید چگوارای درونمان را بیدار کنیم 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد