لاله سیاه

لاله سیاه

Black Tulip
لاله سیاه

لاله سیاه

Black Tulip

لاله هفتاد و نه

عزیزم تو میدانی "قُرُمساق" یعنی چه؟!

یکبار برادرم وقتی نوجوان بوده آمده خانه و از مادرم پرسیده: "دا" قرمساق یعنی چه؟! 
من امروز از لغت نامه دهخدا معنی اش را جستجو کردم. قرمساق یعنی مردی که زنش را به مردان دیگر بدهد! عزیزم به نظر تو چرا باید مردی زنش را به مردان دیگر بدهد؟! مثلا برای پول و از سر نداری یا اعتیاد مثلا؟! 
عزیزم، زنی که خودش از بی پولی تنش را به دیگران میفروشد چه؟!
او هم قرمساق است یا به او باید بگوییم مثلا فاحشه و بدکاره؟!
عزیزم تو میدانی به آدمی که شرافتش را میفروشد چه میگویند؟! به آدمی که از بالا به بقیه آدمها نگاه میکند؟! به آدمی که فکر میکند هر چه دارد از شایستگی و لیاقتش بوده!هوشش، پشتکارش، پولش، مدرکش، خانواده اش،زیباییش،......؟! قرمساق نمیگویند، نه؟!فاحشه یا بدکاره هم نمیگویند؟!
عزیزم، لیلی گلستان در مصاحبه ای گفته فروغ فرخزاد یک دختر جوان بدبخت و محتاج بوده، محتاج همه چیز، که یکی را میخواسته تا بهش بچسبد و آمده چسبیده به پدر خوشتیپ و جذاب او، ابراهیم گلستان! پدری که طبیعتاً الواط نبوده و فقط هنرمند و جذاب و پولدار بوده! عزیزم لیلی گلستان گفته این رفتار از آن دختر بدبختِ محتاج خیلی طبیعی بوده و اصلا هم موضوع چندان مهمی نبوده! گفته وقتی دوبار فروغ خودکشی کرده، مادرش، یعنی همسر ابراهیم‌گلستان، رفته بیمارستان سراغش، بسکه بزرگوار بوده!
عزیزم من یک سخنرانی انگیزشی هم از لیلی گلستان دیدم در تِد تاکِ تهران که توضیح میداد چطور در دهه شصت بعد از طلاقش در خانه ای چند صد متری در گوشه باغ/حیاط خانهء پدرش تنها و بی کس مانده! که چطور وقتی رفته وزارت ارشاد مجوز بگیرد تا نمایشگاهی از کلکسیون پدرش از تابلوهای سهراب سپهری در گوشه حیاط/باغشان برگزار کند به خاطر زنِ تنها بودن رفتار خوبی باهاش نشده و در برگشت درماشین آمریکاییش تا در ویلایشان در دَروس چطور زار میزده و گریه میکرده!
عزیزم تو میدانی دَروس کجاست؟!
عزیزم، به نظرت لیلی گلستان میداند زنِ تنها یعنی چه؟! میداند زن تنهای بعد از طلاق بدون حمایت پدر یعنی چه؟! میداند زن تنهای بعد از طلاق بدون حمایت پدر و بدون خانه یعنی چه؟! میداند اگر زنی پریود بشود و پول نداشته باشد نوار بهداشتی بخرد چکار میکند؟!
به نظرت میداند زنهایی از تنهایی و بی پولی تنشان را میفروشند؟! 
عزیزم به نظر تو لیلی گلستان میداند قرمساق یعنی چه؟! به نظرت میداند به آدمهایی که فکر میکنند هر چه دارند از لیاقت و شایستگیشان بوده و حقشان بوده چه میگویند

عزیزم، به نظر من مردی که زنش را به دیگری میفروشد یا زنی که تنش را میفروشد اسمشان قرمساق و فاحشه نیست.من فکر میکنم جای این کلمات اشتباه است عزیزم!
عزیزم من فکر کنم اینکه آدمی فکر کند چیزی که دارد از لیاقتش آمده خیلی سطحی نگریست، من فکر میکنم هیچ چیزی به خاطر لیاقت کسی به او داده نشده،من فکر میکنم اینکه کسی شانس این را داشته که ژن باهوشی و پشتکار و زیبایی را به ارث ببرد و بعد هم موقعیت مناسب خانوادگی و اجتماعی و تربیتی داشته تا همه اینها را به منصه ظهور برساند فقط و فقط از روی شانس است و خود فرد هیچ دخالتی در آن نداشته.
عزیزم من فکر میکنم اگر لیلی گلستان کمی با خودش فکر میکرد میدید که به راحتی ممکن بود جای زنی بود که همسرش یا پدرش به خاطر پول او را به مرد دیگری میفروخت و یا خودش از بی پناهی و بی پولی و بی خانمانی مجبور میشد تنش را بفروشد.
عزیزم، وقتی کسی میگوید آن موقع که فلانی توی کوچه ها پرسه میزد یا عشق و حال میکرد من خرخوانی میکردم تا پزشکی قبول شوم پس حق من است که حقوق خیلی بیشتری بگیرم، دلم میخواهد با مشت توی صورتش بکوبم! عزیزم به نظرم او نمیفهمد که حتی انگیزه و اراده اش برای خر خوانی هم دست خودش نبوده و او ممکن بود به راحتی جای همان بچه ای باشد که نه ژن هوش بالا به ارث برده،نه عقلش رسیده درس بخواند، نه اراده اش را داشته و نه خانواده ای داشته که کمکش کند تا راهی را برود که دکتر امروز رفته!
عزیزم من‌گاهی دلم میخواهد توی صورت خیلی های دیگر هم با مشت بکوبم، توی صورت آنهایی که فکر میکنند به قول ما خداوند انگشت خیرش را روی پیشانیشان گذاشته تا زندگیشان پر از خیر و برکت باشد و فکر نمیکنند پس چرا خدا انگشتش را روی پیشانی این همه آدمِ غلتیده در فقر و رنج و نابراری و جنگ نگذاشته !
توی صورت آنهایی که وقتی به نیازمندی کمک میکنند فکر میکنند لطف و مرحمت کرده اند و در دنیای خیالی دیگر برای خودشان درخت طوبی و جوی شیر و عسل و کوفت و زهرمار خریده اند!
توی صورت آنهایی که خودشان را در یک طبقه و محتاج ها و بدبخت ها را در طبقه ای دیگر قرار میدهند و با رحم و شفقتی آکنده از تبختر بهشان نگاه میکنند!
اما میدانی چیست عزیزم، اگر همین آدمهایی که من دلم میخواهد مشت حواله شان کنم هم رفتارشان دست خودشان نباشد چه؟!
اگر ژنشان و تربیتشان اینطور بوده باشد چه؟!
اگر لیلی گلستان هم ژن کم خِردی و بی رحمی و تبختر به ارث برده باشد و تربیتش آنها را به منصه ظهور رسانده باشد چه؟!
عزیزم، آنوقت کلمات جایشان را کجا پیدا کنند؟!

کلماتی مثل قرمساق 

نوشته دوست خوبم صبا مرادی عکس از فیلم #فهرست شیندلر #Schindler's List 


نظرات 1 + ارسال نظر
kilgh چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1399 ساعت 00:03

موافق نیستم،
پشتکار ژن ندارد. صد هزار درصد اکتسابی است.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد